سکانس ماندگار

ببینید | ضیافت کلمه و تصویر

«تشریف بیارین. قدمتون سر چشم. نخیر! چه زحمتی؟ بله هستیم. منتظریم.» مادر در فیلم مهمان مامان، این حرف‌ها را که خطاب به مخاطب آنسوی تلفن می‌زند، خداحافظ می‌گوید و سفره دلِ تنگدستی‌اش را پیش اولین همسایه‌اش (ژاله علو) باز می‌کند.
کد خبر: ۱۳۶۶۵۷۰
تعداد بازدید : 182

از قضا مادر قرار است برای پذیرایی از خواهرزاده و نوعروسش که اولین بار به خانه‌اش می آیند، کلی به زحمت بیافتد، اما همراهی و همدلی همسایه‌ها، آبروی مادر را حفظ می‌کند.

کتاب مهمان مامان هم بدون مقدمه سر اصل مطلب می‌رود، هرچند یک مرحله بعد از تماس تلفنی است و قصه از جایی شروع می‌شود که اهل خانه منتظر آمدن مهمان‌ها هستند، بدون اینکه نشانی از آمادگی برای میزبانی و پذیرایی داشته باشند. حضور خود هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده کتاب به عنوان یکی از فیلمنامه‌نویسان فیلم، باعث ایجاد معادل‌های تصویری درخشانی برای کلمات کتاب می‌شود و یکی از بهترین اقتباس‌های سینمایی ایران را رقم می‌زند.

مهمان مامان با بازی همدلی‌برانگیز گلاب آدینه، باوجود اینکه بستری تلخ دارد و از مشکلات می‌گوید تا بلکه گوش شنوای مسئولیت‌پذیری برایشان پیدا شود، اما پر از امید و روشنی و سرخوشی است که نسخه‌اش در هر زمانی از جمله این روزها کاربرد دارد. نقدا پیشنهاد می‌شود در این روزهای نمایشگاه کتاب، اول مهمان مامان هوشنگ مرادی کرمانی را بخوانید و بعد هم مهمان مامان داریوش مهرجویی را ببینید، ضیافت‌هایی یکی از دیگری بهتر.

علی رستگار - فرهنگ و هنر / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها